سلام :) ♡برین ادامه ...!
هعی ... نمیدونم چه مرگم شده :/ عجیب شدم ! انگار دیگه خودم نیستم :/ تغییر کردم ... فرق کردم ! دیروز عصر نیایش دم در خونه رو ( تو کوچه ) می شست و منم پیشش بودم بعد یه مورچه ای نمیدونم از کجا میاد ( واقعا عجیب بود اونجا خیس بود و پر آب نمیدونم چطور اومد ) . بعد منه احمق منه بدبخت منه بیشعور منه کم عقل گفتم عه نیا یه مورچه . بکشش . نیایش گفت : هیییی ستایش تو خو قبلا میگفتی نکششون گناه دارن ولشون کن . حالا چقد سنگدل شدی . حتی یه ثانیه فکر هم کافی بود تا بفهمم که چقدر من بیشعور و سنگدل شدم ! چقدر فرق کردم ! چقدر تغییر کردم ! شدم یه دختر بیشعور و بی احساس ! دیگه از کشتن مورچه ها احساس گناه نمیکنم ... دیگه مثل گذشته بعد از کشتن سوسک و مورچه ها عذاب وجدان ندارم ! نمیدونم چم شده ...! منی که یه زمانی برای مورچه ها غذا می ریختم و مراقبشون بودم حالا تبدیل شدم به یه سنگدل بی احساس ...! منی که یه زمانی به شدت مخالف کشتن اونا بودم ، حالا برام فرقی نداره که چی به سرشون میاد! نمیدونم ... شاید باید یه چند روز با خودم تنها باشم تا بفهمم چم شدع :/ شاید باید ساعت های زیادی بشینم فکر کنم ببینم چیشد که من اینجوری شدم ، اصلا چرا باید اینجوری میشدم ؟! نمیدونم ... هیچییی نمیدونم ! حتی نمیدونم چرا زنده ام ؟! چرا نفس میکشم ؟! چرا باید زنده باشم ؟! اصلا زندگی چیه ؟! مردن چجوریه ؟! چرا خدا منو آفرید ؟! چرا خدا جونمو نمیگیره ؟! من که بنده ی خوبی براش نبودم ! نمازهام ناقصن ! قران خوندنم شاید سالی یکی دو بار باشه ! یه سال روزه میگیرم ده سال نمیگیرم ! گناه میکنم ! دین و ایمانم ضعیفه ! چرا باید همچین موجود بی ارزش و پستی زنده باشه ؟! همیشه دلم میخواست جوری عااااشق اماما و خدا باشم که تا اسم هرکدوم از اماما اومد گریم بگیره ، بغض کنم ! اما نیستم ! نیستمممم ...! نیستممممممممم ...! "فعلا"
۱Copy Link Last Comments :
Tags :
ماهی
۲۵ ارديبهشت ۹۸، ۱۴:۲۸
ببین همه ی ما تغییر میکنیم رفتارامون احساسمون و همه چی
اینکه تو بخوای به خاطر این چیزا خودتو سنگدل بدونی واقعا بی رحمیه
ستایش با دید باز نگاه کن
همین منم عین توام و شایدم بدتر
نمیگم کارت درسته ولی آدما همیشه میتونن تغییر کنن
خدا هم بهت فرصت اینو داده که دوباره برگردی پیشش برای همین زنده ای
این فرصتو قدر بدون همه این فرصتو ندارن :)
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍
۱۵ خرداد ۹۹، ۰۰:۰۶
هووووم .
دارم به حرفات فکر میکنم میبینم بد هم نمیگی .
نمیدونم .
ولی مرسیییییی بابت حرفای قشنگت ^*^
حرفات خیلی بهم کمک میکنه قطعا ^*^
ماهی
۲۵ ارديبهشت ۹۸، ۱۴:۴۹
وظیفه ی دوستیم بود ^_-
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍
۱۵ خرداد ۹۹، ۰۰:۰۶
من به فدای محبتات ^*^
vinster
۵ خرداد ۹۸، ۱۰:۱۸
هی بابا مورچه و سوسک زیادی مهم نیست من برای مشکلات خودمم دلم نمیسوزه :|
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍
۱۵ خرداد ۹۹، ۰۰:۰۶
من به خاطر همین مورچه و سوسک هم کلی عذاب میکشم :||||
*•Ailin.Akutagawa•*
۵ خرداد ۹۸، ۱۶:۳۰
نه فقط تو بلدی-_-
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍
۱۵ خرداد ۹۹، ۰۰:۰۶
من راستش بلد نیسم :////
