دخترِ ماه!

☽❤𝐈`𝐦 𝐚 𝐦𝐨𝐨𝐧 𝐠𝐢𝐫𝐥 𝐚𝐧𝐝 𝐈`𝐦 𝐨𝐮𝐭𝐭𝐚 𝐜𝐨𝐧𝐭𝐫𝐨𝐥
۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍 جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۶ ب.ظ

کارنامه ی اعمال + دندون پزشکی + کتاب

سلام سلام ♥کارناممو گرفتم . یعنی بابام گرفت :| مامانم بیرون بود همون روز بابام هم که بعد از گرفتن کارنامم رفت سرکار . مامانم اومد خونه و گفت از بابات پرسیدم نمرتو . گفتم خب چی گفت ؟ با افسوس نگاه کرد و گفت 3 تا 18 داشتی ؟ من : مامانم : گفتم جدی میگی ؟ کدوم درسا بودن ؟ گفت : شوخی کردم 20 شدی من : بعد ظهر که بابام اومد و کارنامه ی اعمالمو دیدم انقدر خرذوق شدم تکوینی نمرم 19/79 شده بود که کامپیوتر مدرسه ( الهی من فداش بشم چقدر ماههه اخهههه *-* ) رند کرد نمرم رو و من 20 شدمآخییییییش بالاخره خرخونی هام نتیجه داد :| بگذریم از اینا فعلا ... دیروز رفتم نمایشگاه کتاب و کلیی کتاب خوب خریدم :) همه کتاب ها با 50 درصد تخفیف فروخته میشدن و من این کتاب ها رو خریدم × شازده کوچولو از آنتوان دوسنت اگزوپری *-* ( راستش تا حالا نخونده بودمش :/ )  × قلعه حیوانات از جورج اورول *-* × هستی از فرهاد حسن زاده ^*^× عذرخواهی بسه دختر از ریچل هالیس *000* به نظرم کتاب های خیلی خوبی هستن *-* خواستم کتاب خودت باش دختر ، یا شرمنده نباش دختر رو بخرم که نداشت منم عذرخواهی بسه دختر رو خریدم :) کلی کتاب نخونده دارم که باید بخونم :/ کتاب راز رو هم هنوز تموم نکردم :| از دندونام هم رفتم آزمایشگاه عکس گرفتم :| و قراره برم پیش دکتر تا نشونش بدم :/ راستش یکم می ترسم :(خب تا یه ساعت دیگه میخوام برم پیش آیلین *0* ( دختر دوست بابام ) . دلم براش تنگ شده:( برنامه ی شما واسه تابستون چیه ؟ توی این چند روز چیکار کردین ؟
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍
𝑺𝒆𝒕𝒂𝒚𝒆𝒔𝒉 🌙🤍 پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۳۵ ب.ظ

قانون جذب و سلامتی + ...

سلام :) امروز یه موضوع مهم رو فهمیدم که زندگیم رو تا حدودی تغییر میده ^^ امروز وقتی بیدار شدم دیدم کمرم درد میکنه ! واقعا درد داشتم . رفتم سراغ کتاب " راز " تا با خوندنش دردمو فراموش کنم . من فصل دوم کتاب رو دارم میخونم ، اما رفتم فصل " راز و سلامتی " و اونجا دوای دردم ، و بیماری ها رو پیدا کردم . درمان واقعیشون رو !!! فهمیدم یکی از ویژگی های خیلییی خیلی بد من اینه که وقتی مریض میشم یا درد دارم ، تمام فکر و ذکرم رو روی بیماری و درد متمرکز میکنم ، غافل از اینکه نمیدونم با این کار بیماری و درد بیشتر رو به سوی خودم می کشم ...! خوندن این فصل از کتاب راز ، بهم یاد داد در مقابل بیماری ها و درد ها بخندم ، بهشون فکر نکنم و هی با خودم بگم : " من سالمم ، من احساس فوق العاده ای دارم " و اینجوری مانع ورود بیماری و درد به بدن و روحم بشم ! توی این فصل از کتاب ، مثال هایی از بیمار هایی بود که بیماریشون لاعلاج بود ، نوشته شده بود که فقط با تماشای سریال های کمدی ، توجه نکردن به بیماریشون و داشتن احساس خوب و مثبت ، بدون هیچ احساس نا امیدی درمان شدن و دکترا میگفتن : این یه معجزه ست " . من سعی کردم فرکانس افکارم رو تغییر بدم و کاری کنم فرکانس افکارم ، روی سلامتی منتشر بشه ! شاید باورتون نشه اگه بگم ، من بعد از استفاده از قانون جذب و تغییر افکارم ، دیگه دردی نداشتم ^^ بیاین به جای اینکه از بیماری ، درد ، اجاره خونه ، گرونی و هزار کوفت و زهرمار دیگه شکایت کنیم ، با تغییر افکارمون سعی کنیم دنیآ رو قشنگتر ببینیم و از لحظه به لحظه ش لذت ببریم ^^ خب بگذریم از اینآ .. فردا ساعت 9 صبح باید برم دندون پزشکی برا ارتودنسی دندونام . البته فردا میرم که دکتر معاینه م کنه و بهم بگه که کی برم برا ارتودنسی ^^ خعلییی خوشحاااالم :) بابت همههه چی ... بابت زنده بودنم ... بابت اینکه دارم کنار کسایی که دوسشون دارم ، نفس می کشم ...بابت اینکه سالمم ...بابت کفشایی که پاهامو می پوشونه ...بابت خونه ای که توش احساس امنیت می کنم ...واسه اینکه میتونم صدای جیک جیک گنجشک ها رو بشنوم ...بابت اینکه یه خانواده ی خوب و صمیمی دارم ...و هزار داشته ی دیگه م که تا چند وقت پیش ، توجهی بهشون نداشتم ^^خدایا مرسی که هستی :)
Made By Farhan TempNO.7